گلستان اندیشه ایرانی

این وبلاگ معرفی ایران و یادداشت های علمی و پژوهشی در این راستا را هدف خود قرار داده است

گلستان اندیشه ایرانی

این وبلاگ معرفی ایران و یادداشت های علمی و پژوهشی در این راستا را هدف خود قرار داده است

« عمارت بی تَم» با وجود زخم هایش در نهضت جنگل همچنان سرپاست


در بخش شاندرمن ، یکی از شهرستانهای ماسال، عمارتی خوش نشین در ییلاقات اولم قرار دارد، که بسیار زیبا و دیدنی است. این عمارت یادآور حکومت خان شاندرمن در روستای «بی تم» است. عمارتی اربابی و با معماری قجری که یادگارهایی از مبارزات جنگل را هنوز در خود  جای داده است. این عمارت میراث نصرالله خان ، خان شاندرمن است. خاندانی که بیش از یکصد سال در بی تم مستقر بوده اند.

به استناد نوشته های لوئی رابینو، نایب کنسول انگلیس در رشت، «در حدود یک قرن است که حکومت این ناحیه در خانواده  نصرالله خان فرزند رحیم خان فرزند نصرالله خان فرزند ابراهیم خان موروثی می باشد.»

زبان شاندرمن تالش است و آنگونه که برخی منابع محلی نوشته اند، «بی تم» به  تالشی به معنی بدون رطوبت است. شاید بی ارتباط هم نباشد زیرا آنگونه که رابینو گزارش داده در خشکه رود، روستایی در حوالی بی تم، آثار قنات دیده می شود.

روستای بی تم، روستایی ییلاقی و در کوهپایه است و جنگلهای انبوه، منظره زیبایی به بی تم داده است. در دوره قاجار بی تم از مراکز  مهم حکومتی وخان نشین تالش بود. ناصرالدین شاه به رحیم خان عنوان سرهنگ اعطاء میکند و او بعنوان حاکم شاندرمن، دارالحکومه ی خود را  در بی تم پایه گذاری می کند.

عمارت به ارث رسیده از خان شاندرمن هم اینک در دست وراث نصرالله رحیمی و دیگر برادرانش است. این عمارت به گفته نصرالله توسط پدربزرگش «رحیم خان» ساخته شده  و به دوست محمد پسرش پدر نصرالله و از او به فرزندانش به ارث رسیده  ولی سال دقیق ساخت آن را نمی داند. پدر و پدربزرگ نصرالله در نهضت جنگل میرزا را یاری کرده اند و در مقطعی این عمارت محل استقرار برخی از جنگلیان بوده ، آنگونه که نصرالله توضیح می دهد، زمانی این عمارت در محاصره قزاق ها بوده و از تپه مشرف به  عمارت، به جنگلیان تیراندازی شده و خود دوست محمد نیز از ناحیه ساعد آسیب می بیند. هنوز آثار تیر اندازی بر بدنه غربی عمارت دیده می شود و چند جا تیرکهای بالکن طبقه دوم سوراخ شده است.

در زمان نهضت، عمارت به شدت آسیب دیده و در زمان متروک بودن عمارت، ، در و پنجره های عمارت دزدیده می شود و در نهایت عمارتی مخروبه به  دوست محمد رحیمی، به ارث می رسد.

زنده ماندن این عمارت مرهون تلاش های دوست محمد است. نصرالله در دوران کودکی به یاد دارد که پدرش 5 استاد کار و نجار را از خلخال به شاندرمن آورد و از اواسط پاییز تا اول  بهار مشغول مرمت عمارت اربابی شدند. سقف عمارت نیز که قبلا لته پوش چوبی بوده، جایگزین حلب می گردد.

  

همان علاقه ای که دوست محمد خان، به ارثیه پدری داشت، نصرالله خان نیز حاضر نیست این خانه در تقسیم وراث پاره پاره و نابود شود. حتی حاضر نیست با وجود کهنسالی به رشت نزد پسرانش رود و سالهاست ، با همسرش حمیرا  و به یاد یکی از پسرانش -که در زمان جنگ ایست قلبی کرده- در این عمارت زندگی می کند.

نصرالله با وجود کهنسالی، هیچ بیماری خاصی ندارد. تنها رنج او آرتروز زانوست.  او که در جوانی شکارچی بوده، هوای سالم ییلاقات و ساعتها پیاده روی در جنگل را راز تندرستی اش می داند ولی با خنده یادآور می شود: دنیا دار مکافات است، چه بسیار خرس ، گوزن ، آهو و بز کوهی که شکار نکردم، حالا خودم از ناحیه زانو مجروح شده ام.

عمارت خان شاندرمن این روزها در حصارهای بلوکی و دربی آهنی اسیر شده است. به گفته نصرالله، این روزها « بی تم» نا امن شده و حتی به نهالهای تازه کاشته شده هم دستبرد می زنند.

نصرالله با دو بردار دیگر و همسرانشان در این عمارت زندگی می کنند. او خاطرات مدرسه رفتنش در رشت را به یادمی آورد؛ پدر برای پسرانش در پیرسرا خانه ای اجاره می کند تا بچه ها تنها با سواد مکتب خانه نمانند.

با اینکه عمارت دوست محمد خان در نیمه آذر ماه 1384 و به شماره 13639 در فهرست بناهای تاریخی به ثبت رسیده است، ولی بازرسی کارشناسان و بودجه میراث برای سرپا نگه داشتن عمارتی که یادگارهایی از نهضت جنگل دارد؛ قطره چکانی تزریق می شود. به گفته نصرالله بهسازی های صورت گرفته در سال گذشته توسط میراث هم کارشناسی نبوده است.

وی در این باره می گوید: چند بار میراث به اینجا آمد و بخشی از ستونها و نرده های تالار را تعمیر کرد. چوب های مرمت شده توسط پدرم از جنس درخت آزاد بود ولی میراث از چوب نراد استفاده کرد و من به کارشناس میراث هم متذکر شدم که این چوبها مقاومت ندارد ولی حالا ملاحظه می کنید که بعد از یک سال چوب های جدید خمیدگی پیدا کرده است! به تازگی هم میراث نامه زده و اعلام کرده بودجه ای برای ادامه مرمت ندارد .

نصرالله درب خانه اش بر روی هر بازدید کننده ای باز است به گفته او دانشجویان معماری مرتب برای بازدید، این عمارت  می آیند .

عمارت بی تم در دو طبقه با 24 اتاق  در زیربنایی حدود470 مترمربع  در هر دو طبقه ساخته شده است . دیوارها از آجر و خشت پخته شده است، عرض دیوارها درطبقه اول حدود یک متر و در طبقه فوقانی کمتر  است. دربها و پنجره ها از چوب ٱزاد و گردو است ، کف اتاقهای بالا و تالار چوبی و سقف نیز تا سالهای 1340 لته های چوبی داشته است.

این عمارت برخلاف بناهای گیلان به تمامی قرینه نیست، طبقه اول با اندکی تفاوت مشابه طبقه دوم میباشد.  عمارت در دو طبقه از سه جهت شمالی، غربی و شرقی، دارای تالار است ولی در نیمه جنوبی که در گذشته درِ حیاط عمارت به آن باز می شده، 3 بالکن کوچک جلوی 3اتاق طبقه بالا تعبیه شده و بنظر می رسد الهام گرفته از معماری نئوکلاسیک اروپایی باشد.

اتاق های هر دو طبقه قرینه است و با دو پلکان شرقی و غربی دو نیمه، به طبقه بالا راه می یابد. نرده های تالار هنرمندانه خراطی شده، اتاقهای تودرتو در نهایت سلیقه و پاکیزگی تزیین شده است. پرده های حریر سفید، منظره جنگلهای ییلاق را به عمارت بازمی تاباند و روی طاقچه ها، با ظرفهای چینی جهیزیه عروسهای دوست محمد خان تزیین شده است.  در ورودی طبقه فوقانی ، آثاری از دوران شکار خانزاده ها دیده می شود؛ سر یک گوزن با شاخهای بلندش که حالا به عنوان رخت آویز استفاده می شود.

حیاط نیز آنطور که بنظر می رسد، سنگفرش بوده که هم اینک بخشی از آنها باقی مانده است. خوشبختانه عمارت دست نخورده باقی مانده و تنها اضافات، سرویس های بهداشتی است که در بیرون عمارت تعبیه شده است.

 

مکث

نصرالله رحیمی و دو برادر دیگرش، حافظ خانه ای هستند که 6 نفر از آن ارث می برند و خانه ای که وراثی باشد، میراث هم کمتر بدان توجه می کند. خصوصا اگر اعتباری هم برای خرید آن نداشته باشد.  با این توصیف، عمارتی که دوست محمد خان، از همرزمان میرزا کوچک خان، برای مرمتش تلاش زیادی کرد؛  آینده ای مبهم دارد. آیا همانند خانه میرزا کوچک خان، نمی توان با مشارکتهای مردمی و دولتی، میراث دوست محمد خان را پایدار نگه داشت؟!

 

 

تهیه و تنظیم: مهری شیرمحمدی 5/9/94

تاریخ بازدید از عمارت جمعه 4/9/94

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.