گلستان اندیشه ایرانی

این وبلاگ معرفی ایران و یادداشت های علمی و پژوهشی در این راستا را هدف خود قرار داده است

گلستان اندیشه ایرانی

این وبلاگ معرفی ایران و یادداشت های علمی و پژوهشی در این راستا را هدف خود قرار داده است

سفر به «کیشوبن» و «سینه هونی» با خاطره ی فیلم«گلنار»



روستاهای زیبایی در ییلاقات منتهی به «مریان» در تالش وجود دارد که زیبایی های آن را همه مردم ایران بارها و بارها از رسانه ملی دیده اند. «کیشو بن» به عنوان بخش مرکزی تالش، اول بار در سال 1367  بر روی پرده سینماهای کشور رفت. سالهایی که  به تولید فیلم های ویژه کودکان و نوجوانان توجه بیشتری می شد.

فلمبرداری در کیشوبن و جوکندان تالش

فیلم سینمایی «گلنار» با اینکه محصول دهه 60است، ولی جذابیت آن موجب شده همچنان از رسانه ملی پخش گردد. دلیل جذابیت آن شاید، طبیعت بکر، پوشش محلی، و معماری بومی روستاهایی باشد که «کامبوزیا پرتوی» کارگردان گلنار برای فیلمبرداری انتخاب کرد. بخش هایی از این فیلم در جنگلهای «جوکندان» و بخش هایی نیز در روستاهای ییلاقی«کیشوبن» فیلمبرداری شد.

شخصیت اصلی فیلم، دختری است که با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می‌کند. «گلنار» روزی به کنار چشمه می رود تا آب بیاورد. قورباغه ای که در حوالی چشمه تخم گذاشته، از گلنار استمداد می خواهد تا بچه هایی را که به لانه اش سنگ می اندازند؛ دور کند. «گلنار» دستمال خود را به باد می سپارد. باد دستمال آبی او را- که یادگار مادرش است- با خود می‌برد. او در پی دستمال به جنگل می‌رود و راه را گم می‌کند و گرفتار خرسها می شود. خرس‌ها او را برای انجام کارهای روزانه و پخت و پز پیش خود نگه می‌دارند. پدربزرگ و مادربزرگ به کمک اهالی به دنبال گلنار می‌گردند، اما او را نمی‌یابند. منجی گلنار هنر آشپزی و سبدبافی وی با شاخه های درختان است.

گلنار سبدی چوبی می بافد و خود لابه لای کلوچه های محلی که پخته، پنهان می شود و خرس سبد حاوی گلنار را به «کیشوبن»  برمی گرداند.

تغییر فرهنگ و معماری بومی

حالا سفر به «کیشو بن»، با کاراکتر گلنار جذاب تر است. هرچند در سالهای اخیر، از تعداد خانه های چوبی که با گل سفید پوشیده شده اند؛ بسیار کاسته شده است ، اما لای پرچین های بافته شده از سرشاخه های نازک درختان تک و توک می توان معماری بومی را دید. مسیر مذکور با عبور از دامنه ها و  دره های سر سبز کوههای تالش با حرکت خودرویی که پیچ تند کوه را دور می زند؛ مناظری بدیعی را برای گردشگران به تصویر می کشد.

 برای رسیدن به «کیشوبن» باید مسیر شهر «هشتپر» تالش را به سمت ییلاقات «مریان» بروید.  این  مسیر در جهت رودخانه پر آب «کرگانرود» است و هرچقدر به سمت کوه می روید، صدای جریان آب که سنگهای کوه را می شکافد، بیشتر شنیده می شود.

کیشو بن و درختان سبزی که خشکیده اند

یکی از اهالی هشتپر در وجه تسمیه این محل می گوید: «کیش» نام یک نوع درخت بومی است. شمشمادهای بومی گیلان را به تالشی کیش می گویند.

«شهاب طولگیلایی» می افزاید: کیشوبن به معنی زیر درختان کیش است و در مجموع به مکانی اطلاق می گردد که دارای درختان کیش زیادی باشد.  به دلیل وجود درختان کیش در سالهای گذشته، نام خیلی از روستاهای تالش ترکیبی از درخت کیش است.

بعد از عبور از روستای «ماشین خانه»، تابلوی «معدن سنگ لاشه و مالون» در کناره جاده خودنمایی می کند. معدنی که هر چند اشتغال منطقه است ولی آفتی است که به جان درختان کیش افتاده و بر نگرانی محلی ها افزوده است.

«علی اصغری» در این باره می گوید: هرچقدر زمان به جلو می رود، از تعداد درختان کیش کاسته می شود. این درختان بومی  بازمانده عصر پس از یخبندان است و به خاطر همیشه سبز بودن آن نزد مردم تالش جایگاه ویژه ای دارد.

وی می افزاید: به خاطر مقاومت بالای چوب این گونه گیاهی، در عصر قاجار و پهلوی امتیاز برداشت کیش به شرکتهای روس و انگلیس داده شد به حدی که کیش در معرض خطر انقراض قرار گرفت.

این شهروند تالشی یادآور می شود: با اینکه دهه 70 منابع طبیعی قطع این گونه درختی را ممنوع اعلام کرد، ولی حفاریهای معادن سنگ و شن و ماسه ، خود عاملی برای از بین رفتن این گونه گیاهی است. کندن زمین و پخش شدن خاک این معادن به ریشه و برگ گیاه آسیب جدی رسانده و هر روز از تعداد درختان کیش کاسته می شود.

دیدن شمشادهای سوخته و خشکیده -که روز به روز بر تعداد آنها افزوده می شود- بسیار غم انگیز است. گیاهی همیشه سرسبزی که برای مردم تالش جنبه قداست داشته و در آیین های نوروزی و مذهبی سرشاخه های جوان شمشماد سمبل زندگی بود، حالا آفت «شب پره» هم به جانشان افتاده است.

در فیلم گلنار نیز وقتی کارکتر اصلی داستان به روستا برمی گرددو اهالی برایش جشن می گیرند، سرشاخه های جوان کیش تاج سبزی است بر سر بچه های روستا.

دهیاری «کیشوبن» به نام «کیش دیبی» تابلو خورده است. یکی از اهالی منطقه در مورد این شکل نامگذاری، می گوید: نام اصلی و قدیم این دهستان، «کیشو بن» است. اما نزدیکی ییلاقات تالش به خلخال و مهاجرت اقوام ترک به این محدوده در واژه های تالشی هم تاثیر گذاشته است. «کیش دیبی» در واقع تلفظ ترکی «کیشوبن» است.

عبور از رودخانه گلنار

بعد از مدرسه «شهید راحتی»، دیگر از شیب جاده خبری نیست. سطح هموار و درختان تنومندی که کنار رودخانه قد افراشته اند؛ فرصتی است برای رهگذران تا دل به موسیقی آب بسپارند و گذر عمر ببینند.

بستر هموار کنار رودخانه برای محلی ها هم فرصتی است تا با برپاداشت آلاچیق های چوبی پذیرای گردشگران باشند.

این رودخانه -که از شعبات کرگانرود است- همان رودخانه ای است که  «غزل بانکی» یا «گلنار» دهه 1360 از آن عبور کرد و در دل جنگلهای تالش گم شد. 3دهه بعد از این فیلم، حالا دیگر صدای تبر «آقا خرسه» از آن سوی رودخانه شنیده نمی شود که می گفت من صاحب جنگلم! اما لابه لای موسیقی آب، صدای اره برقی ، لرزه بر اندام هر درختی می اندازد و درختانی که با مجوز و بی مجوز روزانه بر بستر خاک می افتند.

در روستای «کیشوبن» و دیگر روستاهای اطراف، مثل دهه 1360 خبری از معماری بومی نیست. ویلاهای تازه ساخت، آهن و سیمان و حصار فلزی. تک و توک خانه های چوبی با معماری کوهپایه های غرب گیلان لابه لای درختان پیداست. آفتاب ییلاقات، رنگ آبی درب و پنجره های خانه های قدیمی را هم کمرنگ کرده است و لته های تراش خورده چوب سقف ها نیز تعویض نشده و پوشیده  از خزه است.

دمی آسودن کافی است تا برای دیدن چشمه ی «سینَه هونی» برویم. چشمه ای که گلنار و دخترهای آبادی با کوزه های گلین از آن آب می آوردند، و گلنار دستمالش را در جوار آب به باد سپرد.

خنکای چشمه سینه هونی

 باید  از دهیاری «کیشوبن» بالاتر رفت. گرمای شدید «دره تنگاب»، خزان پاییز درختان را به ارمغان آورده است. کمی جلوتر، در حاشیه جاده، بره های کارد خورده روستای «بره پشت» انتظار مشتری می کشند. نرسیده به روستای «شیله وِشت»، در کناره جاده، چشمه آبی با تنبوره ای چوبی از دل کوه پایین می آید. اینجا لوله های آب بر نیز از چوب تراشیده شده اند. روستای «سینه هونی»، نامش را از همین چشمه گرفته است. «هونی» به زبان تالشی به معنی «چشمه» است. سینه هونی از دل کوه بیرون می جوشد و خنکای خود را به مسافران خسته هدیه می دهد.

مکث؛

دیدن کیشوبن و سینه هونی، جوکندان و حتی قلعه لیسار که در پس زمینه های فیلم گلنار  برای همه مردم ایران بارها و بارها پخش شده، لذت سفر را دوچندان می کند و خاطرات ما بچه های دهه 60 را زنده نگه می دارد وقتی اول بار از پرده سینما فیلمی را دیدیم که  ویژه سن ما در طبیعت بکر تالش ساخته شده بود و حالا جای خالی ساخت چنین فیلم هایی برگرفته از فرهنگ بومی منطقه و  با وجود شبکه های استانی خالی است.

تهیه و تنظیم: مهری شیرمحمدی4/7/95

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.