گلستان اندیشه ایرانی

این وبلاگ معرفی ایران و یادداشت های علمی و پژوهشی در این راستا را هدف خود قرار داده است

گلستان اندیشه ایرانی

این وبلاگ معرفی ایران و یادداشت های علمی و پژوهشی در این راستا را هدف خود قرار داده است

لباس متفاوت جنگلیان ؛ خدمتی که ایل آلیان به نهضت کرد


تصاویر باقی مانده از نهضت جنگل نشان می دهد، لباس سربازان ، دست بافته های محلی گیلان بود. اما چوقا و چموش، شال و کلاه،  دست پیچ  و پاتاوه در کجا و چگونه تامین می شد؟ و چرا میرزای رشتی و جلگه نشین، لباس محلی کوه نشینان را می پوشید؟!

سال 1375 «دکتر شاهپور آلیانی» کتابی را در آلمان منتشر و به نقش مادی و معنوی  معین الرعایا( حسن خان آلیانی) در نهضت جنگل تاکید دارد. هرچند کتاب خالی از تعصب نیست،  و شاهپور تلاش کرده نقش پدر بزرگ خود را بیش از آنچه بوده، بنمایاند؛ ولی لابه لای کتاب حقایق زیادی نهفته است.

  

دکتر شاهپور آلیانی ناراحت است از اینکه نقش پرقدرت پدر بزرگش در سایه میرزا کوچک خان مغفول مانده ، او تاکید می کند که منابع اقتصادی  جنگل توسط حسن خان تامین می شده است.

نویسنده ی کتاب «معین الرعایا و نهضت جنگل»، اشاره می کند که بعد از اتحاد میرزا و حسن خان، معین الرعایا دو شرط برای همکاری با میرزا می گذارد؛ اول اینکه مرکز جنگل در ماسوله و زیده باشد. و دوم انتخاب نوع پوشش جنگلی ها که باید لباس بومی تالشان باشد.

 شرط اول از نظر تاریخ نویسان کاملا قابل پذیرش است زیرا موانع طبیعی در فومنات بارها توانست نهضت را از خطر  محفوظ بدارد. اما شرط دوم خالی از ابهام نیست بخصوص آنکه شاهپور آلیانی سندی برای این شرط ارائه نمی دهد ضمن اینکه در دیگر صفحات به جای واژه ی «شرط» کلمه ی «پیشنهاد» را می نویسد.

شاهپور اشاره دارد که ماسوله ای ها و آلیانی ها برای تهیه لباس و پوشاک خودکفا بودند  و معین الرعایا در اولین نشست خود با میرزا پیشنهاد کرد، لباس مجاهدان جنگل از چوخا و شلوار پشمی و کلاه نمدی و چموش باشد که در ماسوله و توسط ماسوله ای ها درست می شود و میرزا هم پذیرفت.

وی ادامه می دهد؛علت این انتخاب ارزانی، آسانی و تناسب این لباس با محیط و بومیان بوده. شاهپور- که تنها در کودکی پدربزرگش را دیده بود-  می نویسد، در جلسه بعدی میرزا و حسن خان، انتخاب پوشش و نتراشیدن موی سر و رو  به پیشنهاد معین الرعایا بوده و میرزا هم  قبول  می کند.

 در این مورد هم باز سندی برای حرفهای خود نمی آورد.  اکثر مورخان نوشته اند که نتراشیدن موی سر و ریش از همان ابتدا در میان جنگلی ها رواج داشت و تصویری هم که دکتر ناصر عظیمی دوبخشری در کتاب خود (جغرافیای سیاسی جنبش و انقلاب جنگل) از حسن خان  منتشر کرده، نشان می دهد  خان آلیان بعد از استقرار میرزا در زیده، شکل و شمایلی مشابه میرزا پیدا کرد و موی سر و ریش فرو هشت.  بنابراین نمی توان این گفته ی شاهپور را  مستند دانست که پوشیدن لباس محلی، پیشنهاد و یا شرط حسن خان بوده است.  بی تردید لباسی که بتواند با شرایط جغرافیای و کوهستانی فومنات سازگار باشد؛ همان لباس بومیان تالشان بود. لباسی که ارزان و راحت در کارگاه های حسن خان کیش دره ای تولید می شد. ولی چموش ها احتمالا تولید ماسوله بود.

در کتاب نوه ی حسن خان، ماجرای دزدیده شدن یک بار چموش در راه ماسوله به فومن، خواندنی است. دزدان که فکر می کنند، یک بار نان دزدیده اند، بار را در جنگل رها می کنند. اما این دزدی موجب می شود روح الله خان، پدر شاهپور آلیانی 6ماه زندانی شود. هر چند این واقعه مربوط به بعد از شکست نهضت است، ولی نشان می دهد چموش های جنگلیان در ماسوله تولید می شده زیرا ژاندرمی که پدر شاهپور را دستگیر کرده، به او می گوید: « شما بی کار نمی نشینید و باز بفکر انقلاب هستید.»

مهران اشراقی، یک مجموعه دارا، چموشی 120 ساله را از  ماسوله خریداری و در خانه ی میرزا کوچک خان در رشت نگهداری می کند. او درباره  سابقه این صنعت می گوید: چموشی دوزی در ماسوله رونق زیادی داشت. آخرین چموش دوز ماسوله ای حدود 20 سال پیش فوت کرد و از تصویر ایشان تمبر یادبودی هم چاپ شده است.

چموش، چرمی بود که با نخ می دوختند و در شرایط آب و هوایی گیلان بسیار مقاوم بود. بعدها که روس ها به گیلان آمدند، با اضافه کردن یک سگک، تغییراتی در چموش سنتی ایجاد کردند.  وقتی پلاستیک رواج یافت، گالش های پلاستیکی کم کم جایگزین چموش شد.

در نهضت جنگل، میرزا کوچک خان نقش کاریزماتیک داشت و مرگ تراژدیکش موجب شد مورخان  قدیمی کمتر درمورد حمایت های مادی و معنوی سران نهضت تاکید نمایند.

دکتر عظیمی در کتاب خود- که سال 1386 منتشر کرد- تلاش نمود، به نقش موثر «حاج احمد کسمایی» و «حسن خان آلیانی» در دو مقطع تاریخی نهضت بپردازد. اگر حمایت های مادی، معنوی و تامین نیروی انسانی این دو شخصیت در طول نهضت نبود؛ جنبشی بدل به انقلاب نمی شد.

دکتر آلیانی در  این زمینه می نویسد: « کارگاه های اسلحه سازی و تعمیر آن و لباس دوزی برای نظامیان و غیره در روستاهای اطراف زیده و محل گردآوری اسلحه در زیده و گوراب زرمیخ تعیین می شود .»

جمشید شمسی پور خشتاونی، اهل خشکنودهانِ ماکلوان، تحقیقات میدانی درباره نقش حسن خان در نهضت جنگل داشته و درباره کارگاه های تولید لباس سربازان جنگل می گوید: سالها پیش با «باقر خان آلیانی» از نوادگان حسن خان -که چند سال پیش فوت کرد- در زمینه ی مکان کارگاه خیاطی گفتگو کردم. باقر خان از اهالی زیده بود و تاکید داشت این کارگاه در روستای زیده  قرار داشت. ولی انتشار کتاب یان کولارژ  نظر باقر خان را رد می کند.

دو سال آخر انقلاب جنگل، بیگانه ای چک تبار به عنوان تکنسین اسلحه در کنار کوچک خان قرار می گیرد. خاطرات «یان کولارژ» سال 1384 منتشر شد و زوایای بیشتری از نهضت را روشن کرد. او اشاره دارد که معین الرعایا، کارگاه های پارچه بافی و خیاطی داشت و لباس های جنگلیان از این طریق تامین می شد.

خان فومنات برای یان کولارژ در دهکده ی  محل تولدش کیش دره کارگاه اسلحه سازی برپا می کند. اما این تنها کارخانه در محل سکونت خان ِآلیان نبود. یان کولارژ در این باره می نویسد: « من نزد حسن خان در کیشدره که سه فرسخ از اردوی اصلی فاصله داشت منزل داشتم.... زمین های زراعتی به باغهایی ختم می شد که در کنار آن چند کارخانه بود و من هم کارگاه خود را در آنجا برپا کرده بودم. »

وی در صفحات بعد توضیح می دهد: « حسن خان کیش دره ای... بزرگترین کارخانه دار جنگل بود. در کناره جنگل کارخانه های پارچه بافی و کفش و در طرف دیگر جنگل کوره آجر پزی قرار داشت. ... در واقع کارگاه بزرگی بود که در آن دستی کار می کردند، البته با تعداد زیادی کارگر. پارچه هایی که تولید می کرد چیزی از نوع خاکی رنگ ایرانی بود که خیاط ها از آن برای سربازان لباس می دوختند (شلوار و کت. فقط نوع پارچه یکسان بود، ولی دوخت بسیار متفاوتی داشتند)»

یان کولارژ خود نیز از این لباس ها استفاده می کره تا بتواند راحت تر در جنگل زندگی کند: « کفّاش ها برای من چموشی (کفشی از چرم خام) دوختند. تکه چرمی را خیس می کردند و روی قالب می کشیدند و می گذاشتند تا خشک شود. بعد سوراخ هایی در آن ایجاد و بند سبزی از آن رد می کردند و کفش آماده بود. بندها را بچه های کوچک از پشم می بافتند. چموش در راههای کوهستانی بسیار راحت بود. با آنها مطمئن تر از کفش های اروپایی می شد بالا رفت.»

لباس های جنگلیها بقدری متمایز با بقیه بود که یان کولارژ در خاطرات خود وقتی از واقعه ی ملاسرا یاد می کند؛ اشاره دارد که از نوع کلاه مهاجمانی که در بالا خانه ای برای تیراندازی پناه گرفته بودند، کردها را از جنگلیها تشخیص داده است.

هرچند یان کولارژ به صراحت نمی گوید، کارگاه پارچه در کدام روستا بوده، ولی می توان استنباط کرد که در کیش دره بوده است. زیرا اردوی اصلی در زیده بود.

حقیقت این است که رئیس ایل بودن حسن خان موجب شده بود، زن و مرد و کوچک بزرگ ایل آلیان در خدمت نهضت جنگل قرار گیرند. برای تهیه لباس سربازان، زنان نخ می رشتند و حتی بچه ها بند چموش می بافتند. بی شک تهیه جوراب پشمی، پاتاوه و شال کمر نیز دس هنر زنان تالشی فومنات بود و استادکاران ماسوله ای  هم چموش جنگلیان را تامین می کردند.

تهیه و تنظیم: مهری شیرمحمدی 1/9/94

منابع:

1-    دکتر شاهپور آلیانی، نهضت جنگل و معین الرعایا (حسن خان آلیانی) با همکاری و ویراستاری علی رفیعی جیردهی، ناشر: انتشارات میشا.

2-   بیگانه ای در کنار کوچک خان، یان کولارژ، ترجمه رضا میرچی، تهران: نشر فرزان، چاپ اول: 1384.

3-  جغرافیایی سیاسی جنبش و انقلاب جنگل،  دکتر ناصر عظیمی دوبخشری

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.