مهرماه 1313 شمسی بود که دسته ی گروه موزییک شهرداری با گروهی از مسئولان شهر جلوی کتابخانه ملی جمع شدند تا شاهد مراسم افتتاح رسمی اولین کتابخانه ملی کشور باشند.
خیلی ها تاکنون بدیدنش رفتند؛ از علامه دهخدا گرفته تا دکتر محمد معین. ملک الشعرای بهار تا عباس اقبال آشتیانی. همه این مجموعه فرهنگی را ستوده اند، اما افراد کمی هستند که می دانند جمعیت « نشر معارف گیلان» برای سرپانگه داشتنش چه تلاش هایی کرده است. از زمانی که قِران قران برای تاسیسش از خیرین پول جمع می کرد و تا زمانیکه یک مرکز فرهنگی خوابگاه سربازان اشغالگر روس شد.
جمعیت نشر فرهنگ چگونه تشکیل شد
شادوران «جعفرخمامی زاده »، در کتابخانه ملی رشت اتاقی داشت و بخشی از فعالیت های پژوهشی اش را در همان مکان انجام می داد. وی،درباره تاریخچه ی تاسیس این کتابخانه می نویسد: خرداد1304 جمعیت نشر معارف با 16 نفر کار خود را آغاز کرد. هزینه اولیه برای تاسیس کتابخانه 98هزار تومان بود که در اولین جلسه جمعیت در منزل «شیخ احمد سیگاری» جمع آوری شد. جمعیت بعدها توانست نظر «سرتیپ فضل الله زاهدی»، فرمانده قشون گیلان و «دبیرعلائی»، رئیس اداره سجل احوال و کفیل بلدیه رشت را نیز جلب کند.
آنگونه که این مورخ مکتوب نموده؛ «دبیر علائی» زمینی به ابعاد 9در 30متر از زمینهای تسطیح شده بقعه استاد ابوجعفر (یعمی بخشی از قبرستان عمومی را که تسطیح و عمارت بلیده بر آن سربرآورد)را در اختیار جمعیت قرار داده و مبلغ سه هزار تومان نیز برای احداث از اعتبارات شهرداری هزینه می کند. با زمین و مبلغ بدست آمده، بنای احداث کتابخانه ملی رشت آغاز شد. این مبلغ که پایان یافت، جمعیت راهکار جدیدی یافت؛ اجرای نمایشنامه و فروش بلیط. بعد از مدتی دوباره مبلغ 300 تومان برای ادامه کار جمع شد.
در زمانی که عمارت بلدیه در قبرستان عمومی شهر سربرمی آورد؛ بنای کتابخانه ملی رشت نیز آجر آجر بالامی رفت. حتی سرتیپ زاهدی، مهندس سرداراف آلمانی را -که کار احداث ساختمان شهرداری را در کنترات داشت- واداشت تا بنای نیمه تمام کتابخانه را هم تکمیل کند، اما مدتی زاهدی مامور کار دیگری در گرگان شد.
سال 1308 شمسی بود و تلفن خانه قدیم برای احداث ساختمان جدید برچیده شده بود، «عطائی» نامی، مدیر وقت تلفنخانه، ساختمان نیمه کاره کتابخانه را تصرف کرد تا زا آن به عنوان تلفنخانه استفاده نماید. جمعیت تلاش های زیادی کرد تا مدیر تلفنخانه را ملزم نماید ماهانه مبلغی اجاره بها بپردازد.
تلفنخانه جدید در سال 1312 شمسی به ساختمان جدید خود رقت و «موسیو دیمیتری»، یونانی الاصل که مریضخانه بلدیه را در حال ساخت داشت، طبق توافقاتی با شهرداری ، بنای کتابخانه را با اجاره بهایی که تلفن خانه داده بود؛ تکمیل کرد.
خمامی زاده در یادداشت های خود می افزاید: 8 سال بعد، شمال ایران بوسیله قوای شوروی اشغال و ساختمان کتابخانه ملی و عمارت بلدیه در تصرف سربازان درمی آید. یک مرکز فرهنگی محل عیش و نوش سربازان روس شد. جمعیت تنها توانست کتابها را به سرعت از محل کتابخانه تخلیه کند، هرچند بخش ازآنها در این نقل و انتقال، مفقود شد. با خروج اشغالگران، جمعیت دوباره کتابخانه راه اندازی کرد.
آنگونه که این مورخ و مترجم می نویسد: در دی ماه 1329 شهرداری رشت شش دانگ زمین متصل به کتابخانه را در اختیار جمعیت قرار داد و جمعیت توانست برای حفاظت کتابها، مخزن مناسب ایجاد کند. سال 1346 شمسی نیز شهرداری 220 متر زمین انحرافی در مسیر احداث خیابان علم الهدی فعلی را به کتابخانه اهدا نمود و جمعیت نشر معارف توانست در طبقه دوم سالن مطالعه ای بر روی دو پایه احداث کند.
حالا این کتابخانه با فراز و نشیبی که خواندید، در طی سالها کتابهای خطی و اسناد زیادی را در خود دارد اسنادی که به گفته مدیر کل مرکز اسناد استان گیلان حتی مربوط به قرون 4شمسی هم می رسد.
«دکتر عباس شرفی ماسوله»، نایب رئیس جمعیت نشر فرهنگ، می گوید: شهرداری از جمله نهادهایی بوده که از ابتدای تاسیس به کتابخانه ملی کمک کرده و هرساله در موقع تدوین بودجه، مبلغ مشخصی به کتابخانه ملی اختصاص می دهد.
شهرداری اسفند ماه سال 1393، مبلغ 20 میلیون تومان به کتابخانه اهدا کرد و در سال جاری نیز مبلغ 25میلیون تومان درنظر گرفته شده که ماهیانه مبلغی 2میلیون تومان به حساب جمعیت واریز می شود.
اما هزینه های نگهداری کتابخانه بیش از اینهاست. شرفی در این باره می گوید: ماهانه این کتابخانه 7میلیون تومان هزینه نگهداری و پرسنلی دارد و تنها هزینه برق کتابخانه حدود 450 تومان می شود.
وی عمده ترین مشکل کتابخانه را نداشتن مخزن مناسب دانست و افزود: 90درصد کتابهای کتابخانه اهدایی است و هزینه های بالا، اجازه خرید کتابهای نشر جدید را به ما نمی دهد. با این حال برای نگهداری همین کتابهایی اهدایی نیز مشکل مخزن و قفسه داریم.
سقف کتابخانه نیازمند مرمت است
دکتر شرفی اذعان داشت: سقف بنا 80 ساله است و لازم است هرچه سریعتر حلب سقف کتابخانه تعویض و یا ترمیم شود و برای آن نیازمند کمک مالی مردم و نهادهای دولتی و غیر دولتی هستیم.
شرفی ماسوله یادآور شد: سالهای 1374 شهرداری بخشی از حیاط پشتی خود را در اختیار ما قرار داد و ما توانستیم بخشی از سالن و سرسرا را گسترش دهیم. هزینه اولیه 50 میلیون تومان بود و با تمام شدن اعتبار کار نیمه کاره ماند و مهندس علیزاده، معاون وقت عمرانی استانداری در تامین بودجه و تکمیل پروژه جمعیت را یاری داد.
با اینکه شهرداری از ابتدای تاسیس همواره جمعیت را مادی و معنوی یاری داده، ولی هیچ نظارتی و نظری در اداره امور کتابخانه ملی ندارد. سال گذشته، « دکتر رضا رسولی»، یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی شورای شهر، در صحن پارلمان محلی نسبت به وضعیت نامطلوب اسناد و نسخ خطی این کتابخانه هشدار داد.
وی گفته بود، نسخ خطی شرایط ویژه ای برای نگهداری می خواهد و متاسفانه آثار کپک و قارچ بر روی اسناد خطی دیده شده است.
نیاز کتابخانه به دستگاه میکروب زدا و میکروفیلم
شرفی ماسوله، در پاسخ به این سوال دکتر رسولی، بیان می دار : در حال حاضر اسناد خطی کتابخانه در شرایط خوبی نگهداری می شود و سال گذشته نیز از کتابخانه ملی تهران برای بازدید آمدند و وضعیت مطلوب کتابهای خطی را تایید کردند. با این حال کتابخانه فاقد دستگاه میکروب زدا بوده و ما ناچاریم همچنان به روش سنتی کتابهای خطی را حفظ کنیم. اگر نهادهای متولی فرهنگ و خیرین به ما کمک کنند، می توانیم یک دستگاه میکروب زدا بخریم.
نایب رئیس جمعیت نشر همچنین یادآور شد: پیش از انقلاب یک دستگاه میکروفیلم در اختیار کتابخانه قرار گرفت ولی این دستگاه ها مستعمل شده و قابل استفاده نیست و جمعیت از نهادهای متولی تقاضا دارد برای خرید این دستگاه ها به جمعیت یاری دهد.
وی اذعان داشت: بارها به تمام مسئولان ارشد استان و حتی دکتر نوبخت نامه نوشته و بسیاری از مسئولان استان از نزدیک کتابخانه را بازدید نموده و از مشکلات آن باخبرند، ولی اگر قرار است این افتخار برای گیلان پایدار بماند، باید جمعیت را در نگهداری قدیمی ترین کتابخانه ملی کشور یاری دهند.
وقتی از پژوهشگران سوال می کنی از این مرکز چه بهره هایی برده اند، از نحوه اداره آن گله دارند. هم اینک هزینه حق عضویت این کتابخانه 70 هزار تومان است و مسلما این هزینه برای دانشجویی که برای مطالعه مسلما آرشیو روزنامه های 100سال پیش به کتابخانه ملی می رود هزینه گزافی است. ضمن اینکه نسخ خطی و روزنامه ها در اثر استعمال زیاد سرعت تخریبشان فزونی می یابد. جای سوال است که چرا تاکنون از نسخ خطی و بزرگترین ارشیو روزنامه های کشور که در کتابخانه ملی موجود است، میکروفیلم و اسکن تهیه نشده است. ضمن اینکه برای گسترش فرهنگ مطالعه می باید متوسل به ابزارهای جدید شد. در دنیای سرعت و ترافیک و بعد مکان دیگر یک پژوهشگر نمی تواند از یک شهر دیگر برای دیدن یک نسخه خطی به رشت بیاید. چرا نباید اولین کتابخانه ملی صاحب تالار الکترونیک باشد و کاربران فرهنگی در دیگر استانها هم بتوانند از محتویات یک نسخه خطی بهره مند شوند. آیا هدف از داشتن کتابهای نفیس فقط نگهداری است و یا باز نشر و توسعه فرهنگی آن!
وقتی پای صحبت متولیان فرهنگی استان می نشینی، آنها هم دلیل حمایت های محدود و ناچیز از جمعیت نشر فرهنگ را از لونی دیگر بیان می دارند و به نحوه مدیریت و اداره این مجموعه فرهنگی گله دارند و معتقدند یک سازمان مردم نهاد بخصوص مرکزی که نسخ خطی دارد، لازم است نحوه مدیریت و اداره خود را به روز نموده و با قوانین کشور در راستای حفظ و حراست و اشاعه نسخ خطی همگام گردد.
«حسین عباس نژاد»مدیر کل سازمان اسناد و کتابخانه ملی استان گیلان، می گوید: طبق قانون وطیفه گردآوری میراث مکتوب کشور، حفاظت و نگهداری ، سازماندهی و اشاعه آن بر عهده سازمان اسناد و کتابخانه ملی کشور است که در استانها تفویض اختیار شده است.
وی می افزاید: نگهداری نسخه های خطی و بخصوص روزنامه که کاغذ شکننده ای دارد، شرایط ویژه ای را می طلبد و دیگر نمی توان به شرایط نگهداری سنتی اکتفا کرد. بخصوص در استانهای شمالی به دلیل رطوبت بالا ، عوامل از بین برنده و میکروبی نسبت به دیگر استانها بالاتر است.
«عباس نژاد»تلاش های جمعیت نشر معارف برای گشترش فرهنگ گیلان در این سالها را ستودنی خواند و یادآور شد: مرکز اسناد برای تمام سازمان های مردم نهاد و حتی شهروندانی که نسخ خطی و یا اسنادی دارند و در حفظ آن کوشا هستند احترام قایل است و سازمان اسناد به عنوان تنها متولی کار اسناد حاضر است به اینگونه موسسات هم کمک کند. مرکز اسناد بارها با هیات امنای جمعیت نشر معارف جلساتی داشته و خواستار بروز شدن این نهاد و همچنین تلاش در جهت حفظ نسخ خطی بوده است ولی متاسفانه این مرکز حاضر به همکاری با مرکز اسناد نیست.
وی یادآور می شود: زمانی که مفاخر ارجمندی همچون فرض پور ماچیانی و دکتر افشین پرتو زنده بودند، نسبت به وضعیت نگهداری نسخ خطی این مرکز به ما هشدار می دادند و خواستار ایجاد راه حلی در این راستا بودند. ما هم خواستار حفظ یک مجموعه فرهنگی هستیم و نمی خواهیم از موضع قدرتی و از بالا این چالش را برطرف نماییم.
مدیر کل مرکز اسناد گیلان تصریح کرد: حتی مرکز اسناد حاضر شد کتابهای خطی کتبخانه ملی را میکروب زادایی نموده و از انها اسکن و میکروفیلم تهیه نماید ولی هیات مدیر ه اذعان دارد که خروج کتاب مخالف اسانامه است و تاکنون اجازه چنین کاری به ما داده نشده است.
عباس نژاد وضعیت کتابخانه ملی را اسف بار توصیف کرد و یادآور شد: مشاهده می کنید بسیاری از پژوهشگران ما به این مرکز نمی روند و اگر نتوان یک کتاب خطی و یا یک سند تاریخی را اشاعه داد و مورد تحقیق و بررسی قرار داد، نگهداری آن آن هم در شرایط نامطلوب سود چندانی در راستای ترویج فرهنگ ندارد.
عباس نژاد خاطر نشان ساخت: نسخ خطی جزو هویت گیلان است و نباید یکسویه نگر با این مقوله فرهنگی برخورد کرد. جمعیت فرهنگ حتی به کارشناسان ما هم اعتماد ندارد و حاضر نیستند اصل سند را در اختیار کارشناسان مرکز اسناد گیلان قرار دهند تا از آن اسکن تهیه کنند. ما نمی خواهیم اصل اسناد از کتابخانه خارج شود و بارها اعلام کرده ایم بعد از اسکن و میکروفیلم به کتابخانه ملی برگشت داده می شود .
مدیر کل مرکز اسناد گیلان تاکید کرد: ما هم قایل به تعامل با این مرکز فرهنگی هستیم و نمی خواهیم با اعمال قوانین مرکز اسناد تبعات اجتماعی ایجاد شود ولی به جد معتقدیم مقامات ارشد استان باید در این مقوله پادرمیانی کرده تا یک راهکار مناسب پیدا شود. ضمن اینکه شهرداری و شورا به عنوان نهادهایی که هر ساله به این مرکز خدمات می دهند می باید به این همگرایی کمک کنند و ابتدا به حفظ این نسخ خطی بیندیشند و سپس در بودجه سال آتی برای کتابخانه ردیف بودجه تصویب نمایند.
شرفی ماسوله، که پدرش نیز مدیریت کتابخانه ملی را برعهده داشت، می گوید: اساسنامه کتابخانه به گونه ای تنظیم شده که نمی توان اسناد و کتابهای خطی را از مرکز بیرون برد و مثلا در کتابخانه ملی کشور میکروفیلم تهیه کرد. با تمام این مشکلات جمعیت تلاش دارد وضعیت خدمات دهی خود را بروز نماید.
او تصریح می کند: تاکنون 40 هزار کتاب در سیستم کامپیوتری وارد شده و جستجوی کتاب را برای متقاضیان آسان کرده است.
شرفی همچنین تاکید کرد: این کتابخانه در طول حیات خود اعم از ساخت، نگهداری، تجهیزات و امکانات کتابداری ، مرمت کتابها ، پرداخت حقوق پرسنل و هزینه های جاری، بدون داشتن ردیف و اعتبارات دولتی تنها با کمک خیرین و علاقمندان فرهنگی و مساعدت های شورا و شهرداری استمرار یافته است.
اگر یک دانش پژوه امروز به کتابخانه ملی رشت برود، هنوز با برگه دانهای قدیمی روبرو می شود و می باید زمانی را هم صرف جستجوی منبع خود در برگه دانهای کاغذی نماید. هر چند شرفی یادآور شده بخشی از منابع در سیستم کامپیوتری وارد شده ولی سوال اینجاست در دنیای ارتباطات امروزی که کاربر خانگی می تواند در پشت کامپیوتر خود نشسته و بهترین منابع را در کتابخانه های دنیا جستجو کند و حتی به صورت رایگان کتابهای الکترونکی را از اینترنت دانلود نماید، آیا ماندن در شیوه های سنتی می تواند موجب توسعه فرهنگی کشور و ترغیب مردم به مطالعه بیشتر شود؟!
اگر کتابخانه ملی رشت جزو اولین افتخارات رشتی ها در کشور است، می باید خدمات دهی آن نیز افتخار باشد و حتی به روز تر از دیگر کتابخانه های کشور باشد.
و دیگر سوال اینکه شهرداری وشورای شهر رشت از ابتدای تاسیس تا هم اکنون به این مرکز فرهنگی کمک نموده اند ولی آیا هیچ نظارتی بر نحوه اداره و هزینه کرد اعتباری که سالانه به این مرکز تخصیص می دهند؛ داشته اند؟
مظفر نیکومنش نودهی در این باره می گوید: هرساله سازمان فرهنگی در تدوین بودجه خود مبلغ قابل توجهی به کتابخانه ملی کمک می کند ولی هیات مدیره کتابخانه ملی تاکنون از کمیسیون فرهنگی دعوت نکرده تا از این مرکز فرهنگی بازدید نماید.
وی همچنین وعده داد موضوع را بررسی نموده و جمعیت نشر معارف را به کمیسیون فرهنگی شورا دعوت نماید تا راهکارهایی برای تعمل بهتر اندیشیده شود.
دکتر دباغی، مدیر کل حقوقی و امور استان های سازمان اسناد و کتابخانه ملی کشور، به ماده 3 قانون اساسنامه کتابخانه ملی اشاره نموده و می گوید: مشاوره، هدایت و برنامه ریزی و هدایت کتابخانه های کشور جزو قوانین حقوقی این سازمان است و ما هم می توانیم طبق قانون برای ارایه روشهای مطلوب برای هماهنگ کردن جهت تهسیل و مبادله اطلاعات نقش نظارتی و عالیه داشته باشیم.
وی هفته گذشته در حاشیه نشست خود با کمیسیون فرهنگی شورای شهر تاکید کرد: برای حفظ میراث مکتوب می باید یک مطالبه عمومی ایجاد شود وقتی مطالبه و خواست عمومی ایجاد شد، مسلما مقامات ارشد استان نیز ملزم به ایجاد راهکاری برای رفع معضل کتابخانه ملی می شوند. و جمعیت نشر معارف نیز تلاش می کند اساسنامه خود را در راستای شرایط امروز جامعه و قوانین حفظ و حراست اسناد کشور همگام نماید.
عباس نژاد هم تاکید دارد: کمیسیون فرهنگی شورا به عنوان متولی فرهنگی در پارلمان محلی می باید جزو هیات مدیره باشد وقتی نهادی هرساله اعتبار به کتابخانه ملی می دهد می باید یک نفر نماینده هم در هیات امنا داشته باشد.